آرایه های ادبی فارسی راهنمایی
واج آرایی: تکرار یک واج(حرف) یا حرکت در شعر به گونه ای که یک نوع موسیقی در شعر به وجود می آید:
تکرار حرف ( صامت ): لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست لختی بخند ، خنده ی گل زیباست (قیصر امین پور)
تکرار حرکت (مصوت ): خواب ِنوشین ِ بامداد ِرحیل باز دارد پیاده را ازسبیل (سعدی)
سجع: در لغت به معنای آواز کبوتر است . ود اصطلا ح ادبی آوردن کلمات هم آهنگ در نوشته است.آرایه ی سجع زمانی پدید می آید که سجع ها در پایان دو جمله به کار روند وآهنگ دو جمله را به هم نزدیک کنند.نثری که سجع داشته باشد نثر "مسجّع " می گویند.
هرچه در دل فرود آید در دیده نکو نماید (سعدی )
طالب علم عزیز است وطالب مال ذلیل ( خواجه عبدالله انصاری )
جناس : یک سانی وهم سانی دو یا چند واژه است .جناس هم در نثر می آید هم درنظم. واز نظر ظاهر به چند دسته تقسیم می شوند:
1-واژه های هم آوا :
ای هد هد صبا به سبا می فرستمت بنگر که از کجا به کجا می فرستمت( حافظ)
2-اشتقاق : هم ریشه بودن دو یا چند کلمه
ستاره ای بدرخشید وماه مجلس شد دل رمیده ی مارا انیس ومونس شد(حافظ)
3-اختلاف در حرف وحرکت وافزایش حرف
الف) هر تیر که در کیش است گربردل ریش آید مانیز یکی باشیم ازجمله ی قربان ها
ب) ای مِهر تو در دل ها ، وی مُهر توبر لب ها وی شور تودر سَرها وی سِرّتو در جان ها(سعدی )
ج)شکر کندچرخ فَلک ،از مَلِک ومُلک ومَلَک کز کرم وبخشش او روشن وبخشنده شدم(مولوی)
د) دلا زرنج حسودان مرنج وواثق باش که بد به خاطر امیّدوار مانرسد(حافظ)
مراعات نظیر : آوردن چند کلمه در نظم یا نثربه طوری برن نام یکی نام دیگری را به یاد شاعر می آورد.
الف ) زخاک من اگر گندم بر آید از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر ونانبا دیوانه گردد تنورش بیت مستانه سراید
ب) شبی در بیابان مکّه از بی خوابی پای رفتنم نماند .سر بنهادم وشتربان را گفتم : دست ازمن بدار.(سعدی)
تلمیح :در لغت به معنای به گوشه ی چشم اشاره کردن است ود راصطلاح ادبی آن است که گوینده درضمن کلام به داستان یا آیه وحدیث وروایت اشاره کند.
گرش بینی وترنج ازدست بشناسی روا بوَد که ملامت کنی زلیخارا (سعدی )
یا رب این آتش که در جان من است سرد کن آن سان که کردی برخلیل (حافظ)
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم که گاه گاه برو دست اهرمن باشد ( حافظ)
تضمین: آوردن آیه ، حدیث ، مصراع یا بیتی ازشاعری در میان کلام را تضمین می نامند .تضمین در نظم ونثر به کار می رود.
استفاده از آیه : موسی (ع) قارون را نصیحت کرد که : اَحسِن کَما اَحسَنَ الله اِلَیک. (سعدی )
بهر این فرمود رحمان ای پسر کُلُّ یَومٍ هوَ فی شأن ای پسر(مولوی )
تضمین دو نوع است :
1-تضمین آشکار : در این نوع تضمین شاعر به شعری که از دیگری نقل کرده است اشاره می کند ونام شاعر را بیان می کند. مثل :
ور باورت نمی کنداز بنده این حدیث از گفته ی" کمال" دلیلی بیاورم (منظور حافظ کمال الدین اصفهانی است )
«گر برکَنم دل از تو وبردارم ازتو مهر آن مهر برکه افکنم آن دل کجابرم؟»
جزاین نگویم شاهاکه رودکی گوید: «خدای چشمِبدازملک تو بگرداناد»ُُُُُُُ
2-تضمین پنهان : در این نوع تضمین شاعر بدون اشاره به سراینده بیت ، شعر را نقل می کند.
حافظ ازجور تو، حاشا که بگرداند روی «من از آن روز که در بند توام آزادم » حافظ در این بیت یک مصراع از بیت سعدی را نقل کرده است .
من از آن روز که در بند توام آزادم پادشاهم که به دست تو اسیر افتاده ام (سعدی )
تضاد: آوردن دو کلمه با معنای متضّاد در سخن برای روشن گری ، زیبایی و لطافت آن .
بار فراق دوستان بس که نشسته در دلم می رود ونمی رود ناقه به زیر مَحملم (سعدی)
ازدشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست ،دشمن است شکایت کجا بریم؟(سعدی)
تشخیص : شخصیت انسانی به غیر انسان بخشیدن .
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت : ناز کم کن که در این باغ بسی چون توشکفت
گل بخندید : که از راست نرنجیم ولی هیچ عاشقی سخن سخت به معشوق نگفت(حافظ)
تمثیل : استفاده از امثال وحکم یا ضرب المثل در شعر راگویند.
غم عشق آمد وغم های دگر پاک ببرد سوزنی باید کز پای برآرد خاری (سعدی)
سخن عشق تو بی آن که بر آید به زبانم رنگ رخساره خبر می دهد ازحال نهانم(سعدی)
گاه گویم که بنالم زپریشانی حالم باز گویم که عیان است چه حاجت به بیانم(سعدی)
تشبیه : چیزی رابه چیزی در صفتی مانند کردن . بهترین تشبه تشبیهی است که رکن های سوم وچهارم ذکر نشده باشد .تشبیه چهار رکن دارد :
1- رکن اول ( مشبه ) چیزی که تشبیه شده
2- رکن دوم( مشبّهٌ به ) چیزی که به آن تشبیه شده
3- رکن سوم ( وجه شبه ) صفت مشترک بین دو چیز ( مشبه ومشبهٌ به)
4- رکن چهارم ( ادات تشبیه ) کلماتی مثل : مانند ، مثل ، سان ، بسان ،هرکلمه ای که معنی مثل ومانند بدهد.
سر مویی نظرم کن که چومو گشت تنم باورت نیست اگر، این تن واین پیرهنم(همای شیرازی) تن از نظر باریکی به مو تشبیه شده
قد خمیده ی ما سهلت نماید امّا بر چشم دشمنان تیرازاین کمان توان زد(حافظ) قد از نظر خمیدگی به کمان تشبیه شده است